فخرعظمی ارغون: جمعیت نسوان وطنخواه ، آینده ایران، نامه بانوان

فخرعظمی ارغون (۱۲۷۷-۱۳۴۵ش.\۱۸۹۹-۱۹۶۷م.) که با نام فخر عادل مینوشت، متولد محله سرخاب تبریز و بزرگ شده در تهران بود. او یکی از بنیانگزاران و اعضای فعال جمعیت نسوان وطنخواه (۱۳۰۱-۱۳۱۲ ش.\۱۹۲۲-۱۹۳۳ م.) بود، و همراه با همسرش نشریه آینده ایران را چاپ میکرد که از سال ۱۳۱۱ ش.\۱۹۳۳ م. سردبیری آن را به عهده گرفت. آینده ایران یکی از نشریات مهم زمانش بود که در صفحاتش مسائل سیاسی و اجتماعی از جمله آزادی زنان به بحِث عمومی گذاشته میشد. فخر عادل سپس به سردبیری نامه بانوان ایران – آغاز انتشار در سال ۱۳۱۷ش.\۱۹۳۹ م. – مشغول شد که در زمینه حقوق و آزادی زنان در سطح وسیعی فعالیت میکرد.

از وی شعرها و مقاله های متعددی در جراید مختلف از جمله اقدام و آینده ایران چاپ شد. وی در ۱۳۱۶ به عنوان معاون تعلیمات زنان در وزارت فرهنگ و معارف به کار پرداخت اما پس از یک سال استعفا داد. در ۱۳۲۰ش.\ ۱۹۴۲م. به عضویت حزب دموکرات ایران در آمد و در زمان نخست وزیری قوام السلطنه بسیار فعال بود. در همین سال وی امتیاز چاپ روزنامه آزادی خلق را گرفت. فخر عادل به زبان فرانسه مسلط بود و در دبستان ها و دبیرستان هایی از جمله ناموس، نوباوگان و دارالمعلمات تهران تدریس میکرد. او دبستان و دبیرستانی نیز برای زنان بزرگسال در تهران تأسیس کرد. دخترش، سیمین بهبهانی، در این زمینه مینویسد:

عجیب آنکه مادر با اصرار تمام از خورد و خوراک و پوشاک ما می‌کاست و مخارج مدرسه را می‌پرداخت. از یکی از حقوقدانان خواهش کرده بود که هفته‌ای یک بار در دبیرستان حاضر شود و به آنان در مسائل حقوقی کمک کند. موارد ضعف حقوق زن را یادآور شود و به آنان بیاموزد که هنگام ازدواج در عقدنامه چه شرایطی را به عهده مرد بگذارند که در آینده زندگی شاد‌تر و موفق‌تری داشته باشند. زنان موظف بودند هفته‌ای یک بار در انجمن ادبی نوشته‌ها یا شعر‌ها یا داستان‌هایی از خود یا ازنویسندگان برجسته بخوانند. همه این مطالب به بررسی و نقد و اظهارنظر گذاشته می‌شد. ماهی یک تئاتر هم که بازیگران آن خود خانم‌ها بودند در این مدرسه اجرا می‌شد. نمایشنامه را هم غالبا خودشان می‌نوشتند.

فخر عادل شعرهایش را با نام «فخری» امضا میکرد.

جمال زن نه همان زلف پر شکن باشد
نه عارض چو مه و غنچه و دهن باشد
نه ژوپ اطلس و نه جامه های رنگارنگ
نه کفش برقی و نه چین پیرهن باشد
جمال زن به حقیقت کمال و عفت اوست
چونین زنی همه جا شمع انجمن باشد
به هر دیار مقام زن است بر سر چشم
چرا که پست در این ملک قدر زن باشد؟
اگر به گلشن ایران گل شکفته زن است
کجا رواست که پیچیده در کفن باشد
صبا ز قول من این نکته را بپرس از شیخ
چرا ضعیفه در این ملک نام من باشد
به چشم فخری دانش ز بس که شیرین است
همیشه در طلبش همچو کوه‌کن باشد

منابع:

پیرنیا، منصوره. سالار زنان ایران. ۱۹۹۵، انتشارات مهر ایران، مریلند، آمریکا.

«فخرعظمی ارغون (فخر عادل خلعتبری) – یکی از نخستین بانوان روزنامه نگار ایرانی و مادر سیمین بهبهانی»، تارنمای کاربانو.

کیهانی، معصومه. «نگاهی به مطبوعات زنان.» پرتال جامع علوم انسانی.

توسلی، ناهید. «نامه بانوان.» شهرآرا آنلاین

——————-
تحقیق و تألیف: گیتا هاشمی، برای پروژه آرشیو ایران: برخوردهایی با یک قرن، #آرشیوایران، #برخوردهاییبایکقرن #گیتاهاشمی #سابورسیوپرس #توکلیآرشیو #زنانایران